بررسی علل مورد سوء استفاده قرار گرفتن
به نظرتان مردم چگونه با شما رفتار میکنند؟ فکر میکنید چقدر مورد احترامی که در شأن شماست قرار میگیرید؟ چقدر خود را در معرض سوءاستفادههای اطرافیان خود میپندارید؟
سوء استفاده قرار گرفتن در جامعه
سوءاستفاده از دیگران و مورد سوء استفاده قرار گرفتن در جامعه ابعاد گسترده ای دارد. سوء استفاده به این معناست که حقی از فرد ضایع شود. در واقع، در یک ارتباط دوطرفه یک طرف نفع می برد و طرف مقابل مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.اغلب افرادی که از ما سوء استفاده می کنند برای رسیدن به مقصود سعی می کنند محترمانه این کار را انجام دهند، در حالی که تصور ذهنی ما چنین نیست، ولی ما مجبور نیستیم تا ابد مورد سوءاستفاده دیگران قرار بگیریم. اگر کمی به شخصیت خود توجه کنیم، متوجه می شویم که در بسیاری از موارد خود ما هستیم که چنین اجازه ای را به فرد سوءاستفاده گر میدهیم.
سوءاستفاده چگونه انجام می شود ؟
سوءاستفاده همیشه مشهود نیست و فردی که تحت سوءاستفاده قرار می گیرد شاید اصلا از این موضوع مطلع نباشد و دیگران متوجه این موضوع شوند.سوءاستفاده علل مختلفی دارد. ممکن است فرد توان نه گفتن یا مخالفت نداشته باشد یا اصلا متوجه سوءاستفاده دیگری نشود، مثلا کودکان و افراد کندذهن متوجه سوءاستفاده نمی شوند. سوءاستفاده همیشه به معنای انجام کاری برای دیگران نیست، بلکه انجام ندادن کار نیز سوءاستفاده است که اتفاقا شایع ترین نوع سوءاستفاده هم هست.
مثلا حقوق کارمند را که باید هر ماه پرداخت شود با تاخیر پرداخت کنیم یا حمایتی را که باید از یک فرد معلول انجام دهیم، نادیده بگیریم. سوء استفاده ممکن است روانی، عاطفی، مالی، جنسی و جسمانی باشد که هر یک از آنها نیز ابعاد گوناگونی دارند.
سوء استفاده در هر محیطی اعم از خانواده، محیط کار و خیابان ممکن است دیده شود. افرادی که مورد سوءاستفاده قرار می گیرند از هر سن، قشر و جنسی هستند و ممکن است از سوی دولت ها و کارفرماها مورد سوءاستفاده قرار گیرند.
تفاوت های جنسیتی در بسیاری از کشورها
حتی کشورهای پیشرفته ، خانمها همواره مورد انواع سوءاستفاده های جنسی، جنسیتی، مالی و حقوقی قرار می گیرند. این نوع سوءاستفاده در بیشتر کشورهای دنیا با وجود شعار دموکراسی دیده می شود.سوءاستفاده گران و سوءاستفاده شوندگان چه شخصیتی دارند؟
مورد سوء استفاده قرار گرفتن در طول زندگی هر انسانی، ممکن است اتفاق بیفتد، ولی افرادی هم هستند که بیشتر از بقیه مورد سوء استفاده قرار می گیرند. این افراد عمدتا شخصیت های خاصی دارند، مثلا قادر نیستند نظر خود را بیان کنند یا قدرت نه گفتن ندارند.اگر کاری از آنها بخواهند ممکن است نتوانند در مقابل این درخواست مقاومت کنند یا برخلاف میل باطنی شان، شیء یا هر فرد دیگری را به راحتی از دست بدهند. اگر از مسائل اجتماعی بگذریم باید به ویژگی های افرادی که سوءاستفاده می کنند یا مورد سوءاستفاده قرار می گیرند نیز اشاره کنیم.
بیشتر سوء استفاده گران شخصیت ضداجتماعی دارند
بعضی از افراد بیشتر پتانسیل سوءاستفاده کردن از دیگران را دارند. شایع ترین نوع شخصیتی که تمایل زیادی به سوءاستفاده از دیگران دارند، شخصیتهای ضداجتماعی هستند. این افراد برای رسیدن به اهدافشان حاضرند قوانین و حقوق دیگران را زیر پا بگذارند. از دو تیپ شخصیتی بیشتر از دیگران سوء استفاده میشود . در میان انواع اختلالات شخصیت معمولا از تیپ های شخصیتی وابسته و وسواسی اجباری بیشتر از دیگران سوءاستفاده می شود.اختلالات شخصیت هایی که بیشتر مورد سوءاستفاده قرار میگیرند
اختلال شخصیت وابسته
این افراد به دلیل ضعف هایی که نسبت به تنهایی دارند به یک فرد خاص وابسته هستند و برای اینکه بتوانند حمایت او را حفظ کنند، تن به هر کاری می دهند که تنها نمانند. به دلیل این خصوصیات رفتاری در این افراد، می توان به راحتی از آنها سوءاستفاده کرد. شخصیت وابسته در هر دو جنس مشاهده می شود.در بررسی ها مشاهده می شود فردی که شخصیت وابسته دارد و اجازه سوءاستفاده را به دیگری می دهد، در باطن از این موضوع راضی است، صرفا به این دلیل که فقط بتواند حمایت فرد سوءاستفاده گر را حفظ کند.
شخصیت وابسته یک اختلال محسوب می شود که نیاز به درمان دارد. در چنین رابطه ای به نظر می رسد که دو طرف راضی هستند، ولی واقعیت این است که فردی که مورد سوء استفاده قرار می گیرد، عملا توان مقابله ندارد و نمی تواند یا نمی داند که چه کار باید بکند. اغلب اوقات درمان چنین فردی به این ارتباط اشتباه پایان میدهد.
اختلال شخصیت وسواسی اجباری
گروه دیگری از افراد هم هستند که به دلیل ویژگی شخصیتی شان، خیلی در معرض سوءاستفاده هستند. این افراد شخصیت وسواسی اجباری دارند. آنها سعی دارند رضایت همگان را جلب کنند و از آنجا که معمولا کمال گرا هم هستند دوست دارند هر کاری را به نحو احسن انجام دهند، مثلا در محیط کار وقتی می بینند همکاری کارش را درست انجام نمیدهد، ناراحت می شوند و خودشان مسئولیت کار را می پذیرند.طبیعی است، همکاری که بی دقت است و علاقه ای به کار ندارد، بعد از مدتی از این وضعیت احساس رضایت می کند و کار را گردن چنین فردی می اندازد. این فرد نمی خواهد دل کسی را بشکند و عملا ناراحت است ولی جسارت بیان کردن ناراحتی و شکایت کردن را ندارد و از درون دچار اضطراب و سرزنش خود می شود. در واقع، چنین افرادی مورد سوء استفاده محترمانه واقع می شوند.
به بیان دیگر، چنین افرادی معمولا خودشان مقدمات سوءاستفاده را فراهم می کنند، بدون اینکه واقعا چنین مساله ای را بخواهند. بعد از مدتی هم دیگران به سوءاستفاده از این فرد عادت می کنند و به همین دلیل است که باید به چنین افرادی آموزش داد که اگر کاری را دوست ندارند آن را انجام ندهند و مسوولیت کارهای دیگران را برعهده نگیرند و حتما اعتراض خود را بیان کنند.
اگر فرد نسبت به کارهایی که به او سپرده می شود اعتراض نکند، دیگران به طور ناخواسته از این قضیه سوء استفاده می کنند. این اتفاق ها در مورد شخصیت های وسواسی اجباری به آرامی رخ می دهد، مثلا مادری به این موضوع که چند سال است در خانه کارش شستن، جارو کردن و… است، اعتراض می کند و از اینکه اعضای خانواده همه کارهای شخصی خود را به او محول می کنند، ناراحت است.
مادر به دلیل عاطفی بودن و داشتن شخصیت وسواسی اجباری خود دست به انجام هر کاری می زند تا همه شاد باشند و دیگران هم فکر می کنند که این وظیفه او است، در حالی که چنین فردی از درون ناراضی و مضطرب است و از زندگی لذت نمی برد .
چگونه نه بگوییم؟
مشکل اساسی چنین افرادی نداشتن قدرت نه گفتن است. البته فردی که یک عمر بدون چون و چرا کارهای دیگران را انجام می دهد نمی تواند یکباره نه بگوید.این کار باید با احتیاط و تدریجی انجام گیرد چون در چنین مواقعی اطرافیان همیشه توقع بله دارند و اگر یکباره نه بشنوند، قطعا واکنش نشان خواهند داد.
همچنین فردی که همیشه بله می گوید از ضعف خود مطلع است و احتمال طغیان او وجود دارد. طغیانی که رابطه را به هم می زند. چنین فردی باید جرات مندی از خود نشان دهد و از مسائل کوچک شروع کند.
او باید نه گفتن های کوچک را بیاموزد. البته نباید از افراد اصلی خانواده مانند مادر یا همسر شروع کند زیرا برای نه گفتن به افراد اصلی نیاز به آمادگی بیشتری است.
برای مثال نه گفتن کوچک به همکار این است که اگر او می گوید ساعت ۸ بیا، فرد بتواند بگوید که در آن ساعت خاص کار دارد و نمی تواند بیاید.
شخص وابسته قصد دارد یک نفر را راضی نگه دارد، ولی شخصیت وسواسی اجباری قصد دارد همه اطرافیان خود را راضی نگه دارد. راضی نگه داشتن همه افراد غیر ممکن است و چنین افرادی باید بیشتر روی خود کار کنند تا آنچه که مصلحت است، انجام دهند.
منبع: سایت راستینه
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}